نام های پارسی دختر با حرف ح و به همراه معنا
- ۱ هرانوش دختر آتش، دختری با روی برافروخته، کنایه از دختر زیبا روی
- ۲ هستی زندگی، وجود، زندگانی
- ۳ هما پرنده ای با جثه بزرگ که بنا به تصور گذشتگان سایه اش بر سر هر کسی بیفتد به سعادت و خوشبختی می رسد. هما از شخصیتهای شاهنامه بوده و نام دختر گشتاسپ پادشاه کیانی و همچنین نام دختر بهمن
- اسفندیار ملقب به چهرزاد بوده است.
- ۴ همایون بخت خوشبخت، کامیاب، خجسته بخت
- ۵ همایون چهر خوشروی، خوش سیما و زیبا
- ۶ همتا نظیر، مانند
- ۷ همیشه بهار گیاهی زینتی یا خودرو با گلهای زرد یا نارنجی که در تمام مدت سال دیده می شود.
- ۸ همیلا نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
- ۹ هنگامه فوق العاده، شگفت انگیز، عالی، فتنه، آشوب
- ۱۰ هوبخت خوشبخت
- ۱۱ هوتس به ضم ت، = آتوسا، نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی، همسر داریوش و مادر خشایارشا
- ۱۲ هوتوس = آتوسا، نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی، همسر داریوش و مادر خشایارشا
- ۱۳ هوده راست، درست
- ۱۴ هور خور، خورشید، از شخصیتهای شاهنامه، نام دانایی پرهیزکار در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
- ۱۵ هورآفرین آفریننده خورشید
- ۱۶ هورتاش (فارسی,ترکی) هور (فارسی) + تاش (ترکی) آنکه چون خورشید نورانی است.
- ۱۷ هورتن آن که تن و بدنی پاک و درخشان چون خورشید دارد.
- ۱۸ هورچهر آن که چهره و سیمایی درخشان و نورانی چون خورشید دارد.
- ۱۹ هورخش آفتاب عالمتاب
- ۲۰ هورداد داده خورشید
- ۲۱ هوردخت دختری زیبا چون خورشید
- ۲۲ هوردیس زیبا و روشن چون خورشید
- ۲۳ هوررخ هورچهر
- ۲۴ هورزاد زاده خورشید
- ۲۵ هورزاد خوب زاده، اصیل، شریف
- ۲۶ هورشاد مرکب از هور (خورشید) + شاد
- ۲۷ هورشید خورشید، آفتاب
- ۲۸ هورمهر خورشید اسامی زیبای پارسی
- ۲۹ هورناز خورشید زیبا
- ۳۰ هوروش درخشان و زیبا چون خورشید
- ۳۱ هوزان نرگس نو شکفته
- ۳۲ هومهر دوست، یار
- ۳۳ هویار یار خوب و خوش
- ۳۴ هیلا پرنده ای شکاری کوچکتر از باز را گویند